۱۳۸۹ مهر ۱۴, چهارشنبه

انتقاد گرافیست‌ها از پوستر قهوه تلخ

البته او استفاده از عناصر مشترک بین طرح‌های مختلف برای بیلبورد، پوستر، طرح روی سی دی، آگهی و ... را مجاز می‌داند و اشتراک سوژه را دارای اشکال نمی‌بیند، اما تاکید می‌کند که المان‌های خاصی برای هر کارکرد مختلف، باید تغییر کند.


 المیرا موسوی تبار، خبرنگار هنرهای تجسمی سامانه فرهنگخانه در گزارشی که با چند تن از استادان دانشگاه وگرافیست‌های مشهور نیزدر آن صحبت شده به بررسی پوستر و طراحی روی جلد سی دی قهوه تلخ پرداخته است.

به گزارش پارس توریسم، متن این گزارش به شرح زیر است:

ولی‌عصر، انقلاب، پارک وی، هفت تیر و… فرقی نمی‌کند که مسیر روزانه‌ات از کجا بگذرد، این روزها هر جا که بروی، از دست نگاه کمیک و رندانه «مهران مدیری» که با آن لباس پر زرق و برقش، در حلقه‌ای از قهرمانان «قهوه تلخ»ش به تو پوزخند می‌زند، خلاصی نداری.
از شوک بزرگی که جدیدترین ساخته «مدیری» با فروش نیم میلیاردی‌اش در سوپرمارکت‌ها، به شبکه نمایش خانگی وارد کرد که بگذریم، تبلیغات شهری این سریال هم در و دیوار شهر را قرق کرده است. انگار قرار است ریشخند سیامک انصاری، محمدرضا هدایتی، سحر زکریا، سحر جعفری جوزانی و خود آقای کمدین، سوغاتی همه گذرهای روزمره‌ات از خیابان های شهر باشد.
یک زمینه قهوه‌ای یا مشکی، تصاویر نیم تنه قهرمانان با لباس‌هایی که داد می‌زند مال عهد قجر است و تیتری که با فونت سنتی شکسته نستعلیق، به یک فنجان «قهوه تلخ» دعوتتان می‌کند. ترکیب ساده‌ای از رنگ و طرح و خط و عکس، همکاری اعضای مختلف خانواده تجسمی برای خلق یک پوستر؛ پوستری که قرار است همه چیز را درباره متن و حاشیه آخرین دست پخت آقای «مدیری» به ما بگوید.
اما این پوسترها، بیلبوردها و حتی جلد سی دی هایی که در روزهای اخیر، بیشتر از پودر ماشین لباس‌شویی و بستنی دایتی و یک بسته سیگار بهمن در سوپر مارکت‌ها و بقالی‌ها به فروش رفته، در انجام وظیفه خود به عنوان عناصر گرافیکی تبلیغات، چقدر موفق بوده‌اند؟


مهران مدیری است، سر لارنس اولیویه که نیست
قباد شیوا طراح پوستر و گرافیست
«قباد شیوا» طراح پوستر و گرافیست پیش کسوت، از همان اول آب پاکی را روی دست ما و «مدیری» می‌ریزد و می‌گوید:«از یک کار طنز و کمیک، آن هم ساخته شخصیت کمدینی مثل آقای مدیری که نمی‌توان انتظار یک پوستر مفهومی و سطح بالا با رعایت عناصر رنگ و کمپوزیسیون و غیره را داشت».
«شیوا» از پوسترها و بیلبوردهای فیلم‌های اخیر، به ویژه فیلم های طنز و کمدی، دل پری دارد:«متاسفانه اکثر پوسترها و بیلبوردها در کشور ما، امروزه به این صورت درآمده که عکس چند تا دختر جوان زیبا با چشم‌های رنگی را به عنوان پوستر به مردم تحمیل می کنند».
او به شدت به پوستر «قهوه تلخ» حمله می‌کند و می‌گوید:«ما طراحی چندانی نمی‌بینیم و انتظاری هم نداریم، به هر حال، این «مهران مدیری» است و «سر لارنس اولیویه» نیست که پوستر کارش را بدهد «میلتون گلیزر» طراحی کند».
این گرافیست، در انتقاد از «نان به هم قرض دادن» های همکاران خود می‌گوید:«ما گرافیست ها دور بسته ای برای خودمان داریم و اصولا طبق خوشایند همکاران خود، طراحی می‌کنیم و بعد هم از کار یکدیگر تعریف می‌کنیم، در حالی که پوستر خوب، آن است که مردم بگویند خوب است».
او در توضیح دلیل بی‌اعتنایی مردم به طراحی‌های سخیف اخیر می‌گوید:«مردم بیچاره هم گناهی ندارند. با این اوضاع اجتماعی و اقتصادی، دیگر کسی حوصله این را ندارد که بیاید پوستر یک سریال را نقد کنند. بنابراین هر کس هر کاری دلش بخواهد می کند و مردم هم چاره ای جز پذیرش آن ندارند».
علاقه ای به دخالت در این مسائل ندارم


محمد خزایی گرافیست و استاد دانشگاه
دکتر «محمد خزایی»، دکترای گرافیک و استاد دانشگاه که مسئولیت های اجرایی بسیاری نیز در این حوزه داشته، علاقه ای به اظهار نظر در این باره نشان نمی دهد. «خزایی» که انگار از حاشیه های اظهار نظر کارشناسانه گریزان است، می‌گوید:«چون آدمی هستم که کار علمی و آکادمیک می کنم، علاقه ای ندارم خود را درگیر این مسائل کنم».
با وجودی که رشته تخصصی وی، گرافیک است، اما «خزایی» ترجیح می دهد در نقد کار همکارانش که طراحی پوستر «قهوه تلخ» را به عهده داشته اند، سکوت اختیار کند. او پوسترهای مختلفی از این سریال را دیده و یکی از آنها را به یاد می‌آورد که تصویر بزرگی از «مهران مدیری» را در بزرگراه اشرفی اصفهانی نمایش می دهد.
با این همه، وقتی از این مدرس گرافیک می پرسیم که اگر قرار بود او پوستری برای این سریال طراحی کند، کارش چقدر شبیه به پوستر فعلی می شد، پاسخ می‌دهد:«تا زمانی که یک کار به من سفارش داده نشده باشد، نمی دانم چطور چیزی را ممکن است طراحی کنم. اما چون با فضا و موضوع این سریال اصلا آشنایی ندارم، نمی توانم هیچ اظهار نظری بکنم».

چون چیز دیگری نیست، خوب است!
سعید روانبخش مدرس گرافیک
از سوی دیگر، «سعید روانبخش»، مدرس گرافیک و طراح سازه جنجالی میدان انقلاب، نظر نسبتا مساعدی نسبت به پوستر «قهوه تلخ» دارد. او معتقد است که کلیت این پوستر، «به عنوان یک اثر بیلبوردی کار خوبی است و در حد فاصل بین پوستر و بیلبورد قرار دارد».
«روانبخش» اما استفاده از این کار به عنوان پوستر و طرح روی سی دی را تایید نمی کند و می گوید: «به عنوان پوستر، این طرح مشکل Layout و غیره دارد و باید برای هر یک از موارد استفاده ماده تبلیغاتی، یک طرح جدا طراحی شود».
البته او استفاده از عناصر مشترک بین طرح های مختلف برای بیلبورد، پوستر، طرح روی سی دی، آگهی و … را مجاز می داند و اشتراک سوژه را دارای اشکال نمی‌بیند، اما تاکید می کند که المان های خاصی برای هر کارکرد مختلف، باید تغییر کند.
این گرافیست با متمایز دانستن پوستر و اعلان، طرح «قهوه تلخ» را بین این دو می‌داند و از نقاط قوت آن، علاوه بر انتخاب رنگ و فضا، به بیان فضای تاریخی کار از طریق طرح پس زمینه پوستر، نوع فونت عنوان سریال و بیشتر از همه، طراحی لباس شخصیت ها اشاره می کند. اما کمیک بودن کار را از طریق پوستر، چندان قابل تشخیص نمی بیند.
در مجموع، «روانبخش» اثرگذاری و مقبولیت یک پوستر یا بیلبورد را منوط به شرایط ارائه آن می داند و می گوید: «چون الان در سطح شهر، چیزی برای رقابت با این پوستر وجود ندارد، «قهوه تلخ» خوب جلب توجه می کند، اما شاید در شرایطی دیگر، اوضاع به این گونه نبود».
خلاصه این که، پوستر سریال «مهران مدیری» نیز مثل خود کارهایش، جنجال برانگیز است و همیشه موافقان و مخالفان خود را دارد. اما شاید اگر موقع پرداخت پول و خرید سی دی آن یا موقع عبور از زیر پل ها و روگذرهایی که با تصویر خاله خانباجی های عهد قجر، زینت شده، کمی به آنچه به عنوان پوستر به خوردمان می‌دهند، دقت کنیم و به راحتی هر نوع داده تجسمی را به عنوان اثر هنری و تبلیغاتی نپذیریم، بعد از این تا این حد ما را از حق دیدن پوستر و بیلبورد خوب، محروم نکنند.

برداشت از: http://www.parsine.com

هیچ نظری موجود نیست: